در روزگاری نه چندان دور یک هیات از گرجستان برای ملاقات با استالین به مسکو آمده بودند. پس از جلسه استالین متوجه شد که پیپش گم شده است و به همین خاطر از رییس کا.گ.ب خواست تا ببیند آیا کسی از هیات گرجستانی پیپ او را برداشته است یا نه؟ پس از چند ساعت استالین پیپش را در کشوی میزش پیدا کرد و از رییس کا.گ.ب خواست که هیات گرجی را آزاد کند. اما رییس کا.گ.ب گفت: متاسفم رفیق، تقریبا نصف هیات اقرار کرده اند که پیپ را برداشته اند و تعدادی هم موقع بازجویی مرده اند.

ابوالقاسم کریمی

داستان کوتاه پسر بچه و پیانو

داستان کوتاه چیز های بدتر

داستان کوتاه پنجره طلایی

هیات ,کا ,اند ,ب ,استالین ,رییس ,رییس کا ,کا گ ,گ ب ,از رییس ,ب خواست

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آبا استور متنوع ترین فروشگاه ایرانیان دانلود اپلیکشن اندروید گروه برندینگ سلریت نوین سازان برتر عالی ترین کُنج اخذ مشاوره و صدور گواهی نامه ایزو masiretejarat فروشگاه اینترنتی ژیان کوشک مقدم وبلاگ تبلیغاتی